۱۳
مهر ۹۵
هوالرئوف
ظهر روز عاشورا بود. درست 72 نفر بودیم. یکی از نیروها بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. 71 نفر شدیم. شهید هاشمی دستور داد از سنگرها بیرون بیاییم تا به نماز بایستیم. این در حالی بود که رگبار گلوله و خمپاره دشمن از هر سو می بارید. دیده بانهای دشمن به خوبی ما را می دیدند. مشغول خواندن نماز جماعت شدیم. به خدا قسم با آنکه آتش دشمن بی امان بود، اما آن روز خون از دماغ کسی جاری نشد. شهید هاشمی با این عمل حسینی خود به عراقیها فهماند که سلاح اصلی ما سلاح ایمان است و ما می توانیم با این سلاح هر متجاوزی را سرکوب نماییم و از هیچ چیز هم ترس و واهمه نداریم.
خاطره ای از زندگی سردار شهید سید مجتبی هاشمی
منبع: کتاب هاشمی
۹۵/۰۷/۱۳